- لنگ بن
پیش پا
معنی لنگ بن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
لنگان لنگان راه رفتن، راه رفتن لنگ، برای مثال بلنگید در زیر من بارگی / از او بازگشتم به بیچارگی (فردوسی - ۶/۴۸۹)
(نَ / نِ)
لغت نامه دهخدا
آنکه لنگ بندد:
سرو از جوش لاله و سنبل
لنگ بندی است زلف کاکل دار.
محمدسعید اشرف (از آنندراج)
سرو از جوش لاله و سنبل
لنگ بندی است زلف کاکل دار.
محمدسعید اشرف (از آنندراج)
دهی است جزء دهستان وسط بخش طالقان شهرستان تهران. دارای 277 تن سکنه. محصول آنجا غلات، سیب زمینی، میوه جات. شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
(لِ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان لاهیجان بخش حومه شهرستان مهاباد، واقع در 24هزارگزی باختر شوسۀ مهاباد به سردشت. کوهستانی، معتدل و دارای 291 تن سکنه که کردزبانند. آب آن از رود خانه آواجیر. محصول آنجا غلات، توتون و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
قسمی آش که از آرد گندم میسازند و آنرا بر ران بره نهند ومثل رسن تابند و سپس بریان کنند و درگوشت پزند
آنکه لنگ بندد: سرو از جوش لاله و سنبل لنگ بند است زلف کاکل دار. (محمد سعید اشرف آنند لغ)
زیرپا، پهلوی پا
از مناطق کوهستانی و ییلاقی شاه کوه و ساور استرآباد
بالا پایین کردن، سوزن سوزن شدن بدن در اثر درد
